جان جمعه شب وارد پیاده روی خود می شود و می گوید: "وای ، چه روزی ، چه هفته ای ، خدا را شکر آخر هفته است." خورشید تقریباً کاملاً غروب کرده بود و پنجره های خانه کاملاً تاریک است ، به نظر می رسد هم اتاقی های او هنوز در خانه نیستند. جان در ماشین را پشت سر خود قفل می کند و وارد […]
این وب سایت از کوکی ها استفاده می کند تا بتوانیم بهترین تجربه کاربری ممکن را در اختیار شما قرار دهیم. اطلاعات کوکی در مرورگر شما ذخیره می شود و عملکردهایی مانند تشخیص شما هنگام بازگشت به وب سایت ما و کمک به تیم ما برای درک بخشهای وب سایت که بیشتر جالب و مفید است را انجام می دهد. ما را ببینید سیاست حفظ حریم خصوصی برای اطلاعات بیشتر.
FreeConference.com اطلاعات شخصی شما را نمی فروشد (همانطور که "فروش" به طور سنتی تعریف شده است).